خوابگاهی عجیب و تک داریم
|
در بدنسازیاش خرک داریم
|
گرچه این کاخ هست در «حافظ» |
لیک استخر در «ونک» داریم |
پولدار و فقیر یکسانند |
از همه قشر و هر دهک داریم |
روز و شب در تلاش بیوقفه |
کشت تدریجیِ کپک داریم |
تا که ثابت کنیم این شدنیست |
طرح گنداندنِ نمک داریم |
تا مگر ظرفها تمیز شود |
مته، سمباده، کاردک داریم |
در کمدهایمان به جای کتاب |
تیغ اصلاح، کش، پفک داریم |
غالباً در نماز آخر وقت |
هر دو رکعت سه بار شک داریم |
در نمکپاشمان مربا و |
در شکرپاشمان نمک داریم |
روی بالشتهایمان لپ تاپ |
زیر بالشتها تشک داریم |
فیسبوک است شمع محفل ما |
ما که ویندوز یا که مک داریم |
Asghar is now friend with Zahra |
توی wall همه سرک داریم |
بهر ابراز عشق، امروزه |
Like داریم، سیخونک داریم |
روز و شب حرف میزنیم فقط |
تا که ثابت کنیم فک داریم |
تا بخندیم بیجهت با هم |
روی دیوارها ترک داریم |
شاممان لوبیای سحرآمیز |
صهها با جناب جک داریم |
از قضا سلف جمعه تعطیل است |
پس غذا سوپ جو پرک داریم |
این «غذایا» که توی یخچال است |
صاحبش کیست؟ ما که شک داریم... |
وامها چون که میشود واریز |
با غذا دائم ایستک داریم |
آخر ماه بعد هر وعده |
چای جوشیده خنک داریم |
در آسانسور به لب دعای سفر |
«ربی انی اتوب لک» داریم |
شتر مرگ ساکن اینجاست |
چشم بیهوده بر کمک داریم |
هفتهای هفت بار pes داریم |
حمله داریم، هافبک داریم |
تخته، پاسور و مثلهم هرگز... |
منچ داریم... بادکنک داریم... |
|
|
روی دیوارهایمان عکسِ |
خانم جولیا کیک داریم |
عاشقیم اکثراً، بنابراین |
شعر داریم، نیلبک داریم |
عاشقی شغل مطمئنی نیست |
دو سه معشوقه یدک داریم |
طبق «اصل بقای عشق» اگر |
نازنین رفت، روشنک داریم |
آری اینگونه است «اوضا»مان |
گوییا خانه در درک داریم |
بیخودی نیست آخر هر ترم |
یک سبد نمرههای تک داریم... |